روابط عمومی نانا
هرچه میخواهد دل تنگت بگو
Thursday, August 31, 2006

بفرما ....اينم براي کنجکاو عزيزم

که از قديم گفته اند قدر زر زرگر شناسد
قدر گوهر گوهري .......................نانا



اي آرياي داغت به جگرم مانده ....اي اوف بر رويت تو چي خيال
کردي با خودت ؟تو فکر کردي من هرکي کونش را لخت کند زيبا ميدانم ؟اي بي حيا


پاملا اندرسن کيه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خاک بر اون سرش مثل يک تيکه لخم وسوسه انگيز گوشت ميمونه که هي از اين ور قر ميده ميره اون يکي ور ....همين يک جاي سالم نداره که جراحي نکرده باشد
اونوقت تو اين مه رويان تاريخ سينما را که من يکي يکي با هزاران خون دل با فکر انتخاب ميکنم را به به نميگوئي
و اين لاشه متحرک پودري ماتيکي را دوست داري ؟؟؟؟
حقيقتا که بايد از خود شرم کني برايت يک عکس دلپذيراز اين آکله ميگذارم تا درسي بهت دهم که اگر به بحث سينما بکشد با احدي شوخي ندارم .

و اما پاسخت را از مولانا ميدهم
من زيان ها کرده ام من ديده ام
زخمها از چشم هر بي پا و سر


ر - بفرمائيد ..................نانا

اما آرياي عزيزم


چون اشاره اي به زنان شير برنجي کرده بودي مونيکا ويتي را با ناتالي وود برايت عوض کردم


اين زن يکي از احساساتي ترين زيبا رويان سينما بود و زندگيش سراسر تراژدي و مرگش هم در چهل و شش سالگي غرق شدن در آب اقيانوس آرام بود .


بروم سر پاسخ - ت - که اين بار از مولانا برايت ميگويم :
تا من اين کارگاه عالم را
کو حجاب حق ست بر دارم
تا بسوزم حجاب غفلت و خواب
ز آتش چشمهاي بيدارم
تا بيابم ز شمس تبريزي
صحت اين ضمير بيدارم

م التفات فرموده ...............نانا

ورجاوند عزيزم

باز هم حافظ بزرگ


يارب آن شاه وش ماه رخ زهره جبين
در يکتاي که و گوهر يکدانه کيست .

ت مرقوم بفرمائيد و کمي هم جمال بي مثال سوفيالورن که کودکي هاي ما بچه هاي محل شعري برايش ميخواندند به اين مضمون :
زاغول بچه رطيله نه نه ش سوفيا لورينه باباش مشهدي حسينه !!!!!!
را خوب نيگا نيگا بفرمائيد . نانا
Wednesday, August 30, 2006






آريا جان

از حافظ :

رسيد موسم آن کز طرب چو نرگس مست
نهد بپاي قدح هر که شش درم دارد .


د بفرمائيد شما هم ................نانا

ورجاوند عزيزم

باز هم از حافظ:

تير عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زداين قدر دانم که از شعر ترش خون ميچکد .


د ....بده .............نانا
Monday, August 28, 2006


آرياي عزيزم

اين زيبا رو که نامش مونيکا ويتي است يکي از زنان هنرمند سينما بود که آنتونيوني او را براي بسياري از فيلمهايش انتخاب کرد زيرا قادر بود نقش زنان پيچيده را با مهارت بازي کند از زيباترين فيلم هايش کسوف - حادثه - صحراي سرخ که هر سه مال آنتونيوني بود .
به هر حال کمي برو در بحر زيبائي سرد و غمگين او
و اين هم پاسخ شعرت اين بار از حافظ بزرگ :
وقت را غنيمت دان آنقدر که بتواني-- حاصل از حيات اي جان اين دمست تا داني
حالا بايد - ي - بدي ................نانا
هديه اي از عکس

خوشگل و مرتب کردن مشاعره


ورجاوند گرامي در پاسخ شعر من گفت :

تا کی بتمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که ترا میطلبم خانه به خانه

و من در پاسخش گفتم :

هرکه شد محرم دل در حرم يار بماند
وانکه اين کار ندانست در انکار بماند

کنجکاو عزيز در جواب - ي- اين شعر رانوشت :


حکايت احمدی نژاد از زبان عطار:---------------

يکی کناس بیرون جست از کار
مگر ره داشت بر دکان عطار
چو بوی مُشک از دکان برون شد
همی کناس آن جا سرنگون شد
برون آمد ز دکان، مردِ عطار
گلاب و عود پيش آورد بسيار
چو رويش از گلاب و عود تر شد
دل کناس از آن بی هوش تر شد
يکی کناس ديگر چو بديدش
نجاست پيشِ بینی آوريدش
مشامش از نجاست چون خبر يافت
دو چشمش باز شد ، جان دگر يافت


و من در پاسخش نوشتم :


تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بين
کس واقف ما نيست که از ديده چها رفت .

آرياي عزيز نوشت :

تیر روانه می رود ، سوی نشانه می رود
ما چه نشسته ایم پس ؟ شه ز شکار می رسد .



و من در پاسخش نوشتم :

دي گفت طبيب از سرحسرت چو مرا ديد
هيهات که رنج تو ز قانون شفا رفت


سپس ورجاوند گرامي گفت :


دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
ار چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم

که من در پاسخش گفتم :

مستي بآب يکدو عنب وضع بنده نيست
من سال خورده پير خرابات پرورم

سپس آريا گفت :

تن زجان و جان ز تن مستور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست

که من در پاسخش نوشتم :

تافتن شعاع تو در سر روزن دلي
تبصره خرد بود هر دم اعتبار جان

سپس آريا گفت :

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از اینجا ببرد

و من گند زدم و به جاي د برايش با ب نوشتم :

بدم من کافر احول شدم توحيد را اکمل
توي احول کن کافر توي ايمان و مامن تو


و داستان ادامه دارد با اين تفاوت که از آنجائي که زيبائي يک زبان بين المللي است تصميم گرفتم با هر شعر تازه پاسخ خود را به دوستان همراه با يک عکس از زيبارويان مرد و زن سينما براي لذت چشمي بگذارم
حالا دارم ميرم سر پاسخ آرياي گرامي با عکسي اختصاصي براي او ....................................نانا
Saturday, August 26, 2006
به به که چه مشاعره جالبي داره ميشه براتون خوشگل و مرتبش ميکنم


من با شعر :


ز شمشير سر افشانش ظفر آن روز بدرخشيد--که چون خورشيد انجم سوز تنها بر هزاران زد
شروع کردم

آرياي عزيز گفت :

در این سرای بی کسی ، کسی به در نمی زند-- به دشت پر ملال ما ، پرنده پر نمی زند

درپاسخ من گفتم :

در سماع آي و ز سر خرقه برانداز و برقص-- ورنه با گوشه رو و خرقه ما در سر گير

گاو مقدس گرامي گفت

دوستان منع کنندم که چرا دل بتو دادم-- باید اول بتو گفتن که چنین خوب چرایی

درپاسخش گفتم :

يکي چو باده پرستان صراحي اندر دست-- يکي چو ساقي مستان بکف گرفته اياغ

کنجکاو نوشت :

غزلخوانی که در ايل بلوچه دو چشمونش مثال شاخِ قوچه

درپاسخش من گفتم :

هوا خواه توام جانا و ميدانم که ميداني-- که هم ناديده مي بيني و هم ننوشته ميخواني

آرياي عزيز گفت :

رو سر بنه به بالین ، تنها مرا رها کن ...ترک من خراب ِ شبگرد مبتلا کن

در پاسخش من گفتم :

نقد صوفي نه همه صافي بي غش باشد-- اي بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

اين بار آريا گفت :

در عشق زنده باید ، کز مرده هیچ ناید-- دانی که کیست زنده ، آن کو ز عشق زاید

من گفتم :

دور گردون گر دو روزي بر مراد ما نرفت-- دائما يکسان نباشد حال دوران غم مخور

آريا گفت :

دی دامنش گرفتم ، کای گوهر عطایی-- شب خوش مگو ، مرنجان، کامشب ازآن مایی

وگاو مقدس پاسخش را چنين داد:

یا رب ستدی ملک زدست چو منی
دادی به مخنثی نه مردی نه زنی
وز گردش روزگار معلومم شد
پیش تو چه دف زنی چه شمشیر زنی

ی
یا رب نوبت کیان به ماکیان افتاده
--بازی شگرفی به میان افتاده
شاید که سپهر شعله رخشد زنشاط
شمشیر زدن به دف زنان افتاده

من در پاسخ آريا گفتم :

يار اگر ننشست با ما نيست جاي اعتراض-- پادشاهي کامران بود از گدائي عار داشت

ودر پاسخ گاو مقدس گرامي گفتم :


هرکه آمد به جهان نقش خرابي دارد-- در خرابات بگوئيد که هشيار کجاست .

و مشاعره ادامه دارد ........................نانا
Thursday, August 24, 2006
بسيار خوب دوستان گرامي


تصميم گرفتم يه کمي به اين الاغان از دم مرخصي داده و يه مدتي انگشتي بهشان نرسانم تا ببينم چه ميشود ؟


به همين دليل اينجا را تنها به مادرجندگان رژيم اسلامي با عکسهاي دولتي تخصيص خواهم داد ولي در کنارش ايده اي به فکرم رسيد
ميخواهم مسابقه مشاعره اي را اينجا راه بيندازم که بسيارشرکت کردن در آن آسان است و هر کسي با نام مستعار ميتواند در ان شرکت کند ولي از آنجا که دست رسي همه به کتاب ها بديهي است و اون سرعت انتقال مشاعره واقعي را ندارد فکر کردم به بهترين اشعار جايزه اي بدهم

جايزه احتمالا قدرداني خواهد بود و براي برنده افتخار اين که اين شخص جستجوي بيشتري براي يافتن شعر هاي زيبا تر فارسي نموده است .به هر حال من يا يک شعر زيباي حافظ مسابقه را شروع ميکنم و کون لقتان اگر شما چيزي ننوشتيد يا خودم تنهائي ادامه ميدهم !!!!!! و يا زيپ را کشيده گور خود را گم ميکنم
بگيريد که اومد

ز شمشير سر افشانش ظفر آن روز بدرخشيد**** که چون خورشيد انجم سوز تنها بر هزاران زد
دال بدين .................................نانا
Sunday, August 20, 2006

تاپه گه کوچک دست تاپه گه بزرگ را ميبوسد .



دوستان شاد و هوشيار باشيد ..................نانا

خميازه هاي بعد از ناهار رفسنجاني مادرجنده ............................نانا


خواب بعد از ترياک رهبر مادرجنده يکدست در باغ ورامين ........................نانا



ساندويچ گه مفت
غذاي روزانه سه خواهران خارش و کوهان و الک .......نانا



سبيل طلاي مادرجنده در مسابقه شناي قورباغه در طشت گه ................................نانا


ساندويچ گه مفت - خوراک مورد علاقه مادرجندگان رژيم اسلامي ايران ............................نانا

اثرات همنشيني و ترياک کشي با رهبرمادرجنده يکدست در محمد علي ابطحي خاک بر سر ......نانا


مهشيد مادرجنده راستي پس از راه انداختن مشتي از روکي هاي دادستاني ..........نانا



مهناز و دکتر ماريوت در کلاس درس در شارلوت ..................نانا


مهدي جامي در دفتر راديو زمانه ..........نانا


سعيد ممتيک سرطان عقلي در توکيو ...........نانا


کلنگ و اميد ميلاني کوني و سبيل طلاي مادرجنده پس از يک مجلس ساد و مازوخيستي در آپارتمان کلنگ در نيو يورک سفلي .


ميگما کلنگ تو چرا نرفتي کنکون مکزيک ميگن کون خيلي طرفدار داره اونجا به مرگ آبجيت .............نانا

محمد علي ابطحي از مجلس ترياک کشي رهبر مادر جنده يکدست باز ميگردد عمامه به گوشه اي و دستار به گوشه اي .....نانا
Thursday, August 17, 2006


سمبل جاذبه جنسي زنانه و مردانه مخلوطسلطاني رژيم مادرجندگان اسلامي ايران


دوستان شاد و هوشيار باشيد ..........نانا


مرد باب دندان سکينه دائي قزي هاي نياوران وفرشته و اون حوالي با جاذبه هاي جنسي - پولي فراوان .........نانا


شير علي قصاب اسلامي مرد قدرتمند الاغ سيرت و ميمون صورت رل مدل و مرد عشق و هوس اميد مادرجنده ميلاني .......................نانا


جنده شاشوهاي فک و فاميل اميد مادرجنده ميلاني که دست چين و رديف شده براي بيت رهبر مافنگي حاضر و آماده با بوي گند عرق زيربغل يا همان عطر کپکي اسلامي ..........نانا


اختر و شختر خواهران سکينه دائي قزي کلنگ مادرجنده رمانتيک ..................نانا


بانو الپر و آبجي سکينه الپر .................نانا

مه رويان بوگندوي کثافت رژيم جاکشان اسلاميايران به ترتيب قد عبارتند از :

عشرت شايق پرستو دو کوهانه آسيه خارشي گلناز الکي شيرين الاغي گلناز گيتار به ديوار مهشيد دندان طلاشادگه صدرافسون گوزو ملقب به سايه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! نانا


نه نه شمسي از ده سفلي اعلي و سوفياي کس پيشاني نه نه عرفان
هر دو براي باباي جاکش عرفان ...............نانا



يک عدد سکينه دائي قزي تازه از ره رسيده با فشن کس پيشانيان براي ميرزا جاکشوفکسي ..............نانا



براي دوستان نازنينم عکس هائي از ماه رويان گذاردم فکر کردم براي مادرجندگان اسلامي هم زنان لکاته سکينه دائي قزي هايشان را اينجا برايشان کمي به گه بکشم .


ماه روي اسلامي مخصوص احمقي نژاد بوگندوي نکبت نفرت انگيز ............................نانا

Wednesday, August 16, 2006


آخرين سفر ميمونان رژيم مادرجندگان جنايتکار اسلامي ايرانکه به آغوش خدايگانشان !!! فرست کلاس فرستاده خواهندشد .


دوستان هوشيار باشيد ...........................نانا



هيبت کنوني رژيم مادرجندگان اسلامي ايران به سرکردگي خامنه اي يکدست مادرجنده اعظم . ....نانا



قصابي مرتضوي مادرجنده سلاخ .........نانا



محمد علي ابطحي در خانه .................نانا



حمقي نژاد و بانو .................نانا



کلنگ و سبيل طلا در اکشن .............نانا



شيرين مادرجنده الاغي خاکستري ست .......نانا



مهد کودک اصلاح طلبان .............نانا


حضرت آيت اله العظمي خامنه اي مادرجنده مافنگي از بيت خود عرعر ميفرمايند .....................نانا

Sunday, August 06, 2006

رهبر مادرجنده رژيم اسلامي خامنه اي يکدست مافنگي جنايتکار به فکر فرو ميرود .



دوستان شاد باشيد . نانا


هاله و روري در سيدني .....................نانا



خورشيد خانم ماتاهاري رژيم مادرجندگان جاني اسلامي ايران ميشود .....................نانا



الپر مرد مومن و به شدت مسلمان .............نانا




مهشيد مادرجنده راستي و چندش از بوگند خودش .....................نانا



حسين مادر جنده درخشان پس از بروي خودکشي هاي مکرر ......................نانا

Saturday, August 05, 2006

سوفياي کس پيشوني غمگين است ..........نانا


شير علي قصاب به ملاقات اميد ميلاني ميرود ........نانا



اميد مادرجنده ميلاني در ملاقاتي خصوصي با شير علي قصاب .........نانا



ميرزا جاکشوفسکي با پوشک در انتظارسوفياي کس پيشوني .................نانا