روابط عمومی نانا
هرچه میخواهد دل تنگت بگو
Tuesday, October 31, 2006

حسن آقا آسياي رجاله گي و لکاته گي هاله مادرجنده سيده سگ باز را ميچرخاند ......نانا

يک نقاشي از حسن آقا که هاله مادرجنده برايش با ايميل فرستاده و يک عدد چري هم وسط کله اش گذارده به عنوان تشکر ....................نانا

حسن آقا براي هاله جفتک هاي خوش خدمتي و چاپلوسي ميزند ..........................نانا

حسن آقا در پيامگير ملا حسني عرعرهاي مفت در دفاع از سيده سگ باز لکاته ميکند ...........نانا

باند سه نفره حسين مادرجنده درخشان هاله مادرجنده سگ باز و خورشيد مادرجنده صنم دماغ


فقره دست چپي حسن آقاست که تازگي ها سمپات هاله مادرجنده سگ باز شده است ....نانا

حسن آقا براي خوردن گه مفت با هاله سيده سگ باز مادرجنده هم کاسه ميشود .......نانا



بفرمائيد ...اينم ماسک هالووين حسين مادرجنده
درخشان و خورشيد مادرجنده صنم دماغ
يعني چيزي که خودشان هستند در واقع و رئال

حسين مادرجنده درخشان يک عدد بچه کوني آخوند
طلبه است که کونش مستقيم به بيت رهبر مادرجنده
يکدست اسلامي ايران بسته است
و خورشيد صنم دماغ هم عروس بو گندوي کپکي
کثافتيست که اساسا فرستادنش به فلوريدا و
رشته تحصيليش به همه ما ميگويد که از آب نمک
خوابانده هاي آينده وزارت ارشاد يا اطلاعاتشان
بخش خبر و خبر گزاري بوده و بس

که براي ما ميشود همان عروس مرگ
يعني سياهي مرگ با لباس عروس

زيرا از تصادف روزگار براي عروسيش هم کلي دامبل
دميبل از طرف درخشان برگزار شد مگه نه ؟؟؟؟؟؟؟نانا

بفرما .....اينم بچه روري از نشمه اش
دکوراسيون از هاله ..................نانا

سيده هاله لکاته براي هالووين براي فرزندش
از رستم٬٬٬٬٬ لباس مخصوص دوخته !!!!!!!!!!!نانا


دختر سيده سگ باز با دوست پسرش
در شب هالوين در لباس جنده و جاکشش
که با آن اغلب اين ور و اون ور هم ميروند
بخصوص شبها ........................نانا

غار کاپري !


الهي به سوز سينه فاطمه بو گندوي کبري
خاک برسر ...اين سزار کوفتش بشه جاکش
قرمساق .................................نانا

با درود
در مشرب پیاله کشان نیست سرکشی
بر هر طرف که می کشیش تاک میروید


ورجاوند عزيز

به به به از اين شعر که نوشته اي حقيقتش را بخواهي به نظر
من ميوه بهشتي که ميگويند يعني انگور پريود

اين همه چيز تمام --بي حياي لپ سرخ کن شنگول نماي مهربان کن
را بايد ميوه بهشتي نامند زيرا از برگش تا هسته داخل دانه اش را
استفاده ميکنيم
و يکي از يکي مفيد تر و عالي تر

اگر چه من فکر ميکنم که هنگامي که سزار در اين غار دريائي کاپري
زنانش را لخت ميکرده و به درون آب ميفرستاده تا خودش در قايق
خود نشسته و فقط اين همه زيبائي را نظاره کند اگر يکي از زنان
خوشه اي انگور به دهان ميگرفته و با ناز به سوي سزار ميامده
اونجا بي برو برگرد بهشت واقعي بوده نه اوني که وعده اش را
پس از مرگ ميدهند !!!!!!!!!

به هر حال براي اين شعر عالي از حافظ ميگويم :

ديدم به خواب که بدستم پياله بود
تعبير رفت و کار بدولت حواله بود

شما هم يک عدد د بفرمائيد .....................نانا
Sunday, October 29, 2006


تيوب رز

دوست عزيزي که به زبان انگليسي برايم پيام ميگذاري
تصميم گرفتم خودم برايت نامي انتخاب کنم
نميدانم زن هستي يا مرد ؟ فرقي هم ندارد برايت نام
گل تيوب رز را انتخاب کردم و زين پس ترا اين گونه خطاب
خواهم کرد

تيوب رز عزيزم

نميداني که چه همه اين پيام هاي تو مرا شاد ميکند
باور کن
يافتن انساني که هم درک و شعور دارد و هم سرش
کاملا در حساب و کتاب و در همان زمان هم فکر و
يار و ياور کار آساني نيست

ولي فکر کنم تو يکي از اين ياران براي من هستي مرسي
از بودنت

اکنون خواهم رفت و آن آرتيکلي را که گفته ام خواهم خواند
و برايت خواهم نوشت

برايت از دسته گلي که خودت هستي عکسي گذاردم ....نانا


ورجاوند عزيز

برايت از حافظ عزيزم :

ديريست که دلدار پيامي نفرستاد
ننوشت سلامي و کلامي نفرستاد

صدنامه فرستادم و آن شاه سواران
پيکي ندوانيد و سلامي نفرستاد

شما هم يک عدد د بفرمائيد و از روي سوفيالورن
کمي حظ بصري ببريد ......................نانا


در همان ملاقات ليسيدن همديگر حسين مادرجنده درخشان به اندازه اي ليسيده که بالا آورده و همانجاروي خلاي خانه هاله سيده سگ باز ليسوي شاشوخوابش برده .


دوستان شاد باشيد


يک ملاقات ليسيدن همديگر !!! بين هاله کسي که ميليسد و خورشيد صنم دماغ کسي که ليسيده ميشود ..................نانا

بفرما ....نگفتم موروثي است اينم دختر هاله و دوست پسرش در خانه مستقلي ....نانا

ليسدن در خانه هاله موروثي است مادر مادر بزرگش در ده (( بليس و بمير ))اسکلت کله بابا بزرگ جاکشش را ليس ميزند ...........................نانا

خلوت روري و نشمه اش ...طرحي از نوه هاي داوينچي در استراليا .......................نانا


زبان رنگ و رو رفته رستم بدبخت که از جگر رهبر مادرجنده يکدست ترياکي ايران هم رنگ و رو رفته تر است بسکه ليسيده .........نانا


روري در حال ليسيدن کون نشمه خود خوابش برده ......................................نانا


اعتياد هاله به ليسيدن و ليسيده شدن به حدي است که اگر روري و رستم اون دور و برها نباشند خودش خودش را تاجائي که بتواند مي ليسد .............نانا





هاله و روري از جواني در ملا عام يکديگر راهي ميليسيدند .....................نانا
Friday, October 27, 2006


ورجاوند گرامي

نميدانم موزيک جاز را دوست داري يا نه به هر حال
عکسي از ملکه جاز يعني خانم بيلي هاليدي برايت
ميگذارم
و اضافه ميکنم که اين سي دي از نظر من بهترين
انتخاب کارهاي اوست .

و اما مولاناي عزيز ميفرمايد :

دهان مگشاي بي هنگام و مي ترس از زبان من
زبانت گر بود زرين زبان درکش که من گازم

دهان مگشاي زين ساعت ازيرا دنبل خامي
چو وقت آيد شوي پخته بکار تو بپردازم


يک عدد ميم قرشمال مرحمت فرمائيد .....نانا

حسين مادرجنده درخشان بالاخره زني را به روي خود کشيد ..............نانا

خورشيد مادرجنده صنم دماغ خود را ميسوزاند !!!!!!!!!!!!!!!! نانا


هاله مادرجنده سيده سگ باز آشپز ميشود ................نانا

Thursday, October 26, 2006



ورجاوند عزيز

باز هم حافظ گويد :

يارم چو قدح بدست گيرد
بازار بتان شکست گيرد

هرکس که بديد چشم او گفت
کو محتسبي که مست گيرد .

د بفرمائيد ......................نانا
Wednesday, October 25, 2006


و اما حسين درخشان اي بوزينه انسان نما


بدبخت بيچاره کارت به جائي رسيده و چنان بدبخت شده اي
که ديگر حجب و حياي نداشته ات را کاملا بهش ريده اي و
رسما وارد ميدان شده و قدرت نمائي ميکني ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوب مادرجنده کارت را به جائي رساندم که از نامهاي بزمجه
و خرخاکي و خيلي پير براي کون دادن و بگير و برو و زير جلکي
قدرت نمائي
رسيدي به اين که بگي من نه نفر از ده نفر بهترين هاي دول چه
خودم و آلمان را انتخاب ميکنم اوفينا اين قدرت من است !!!!!!

آره جاکش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بابا بدبخت بيچاره مفلوک عقب مانده چرا نمي فهمي که هرکسي
که با تو رابطه اي داشته باشد يعني به گه کشيده خدائي

درست مانند رهبر که امثال خاتمي ها را به گه خود کشيد بابا جان
تو از اهميت به مرگ خودت عينهون رهبر يکدست ترياکي هستي
و قدرت هم داري به ولاي اون دماغ گنده صنم دماغ .............نانا



هاله سرزمين آفتاب


اصلا برويم خودم نميارم که مثلني ميدونم که
چي به چيه ؟

يهوئي خودمو سور پرايز نشون ميدم
حالا برم يه رقص کير ليدري براي رستم
بکنم و بعله ........................نانا



و اما زيتون


هنوز با تو حرف ميزنم هنوز برام نشدي کسي که
از جانبش حرف بزنم

نميشه همه را پليز کرد زيتون جان

وقتي شروع به پليز کردن همه ميکني دير يا زود
به اطراف نگاهي خواهي کرد و خواهي ديد که
کوني شده اي بدون اين که خودت بفهمي زيرا
اين دل مشغوليت با راضي کردن همه چنان
سرگرمت کرده بوده که حتي درد ماتحت را متوجه
نشده اي !!!!!!!!

مثل اين گربه ميموني برات گل هم ميخرند برات
اول شدن را در مسابقه دول چه هم ميدهند برات
تاج سروري زنان وبلاگستان را هم ميدهند
و خرد خرد به گه ات ميکشند
درست گهي که خودشان هستند

انتخاب با خودت است هيچ احدي منصف تر از وجدان
خود انسان نيست به شرطي که اسباب انساني را
داشته باشد .......................................نانا


ژرف !!!!!!!!!( اين مادرجنده از همين اسم ژرف که روي
خودش گذاشته بايد به همه بگه چه الاغ مادرجنده اي
يه !!!!!!!!!!!!!!!)


به به به به ...چه خوب شد نانا يه انگشت تو کونم کرد
فوري رفتم تو دسته درخشان و شدم کانديد دول چه

همگي بريد به من عاجز بدبخت يه کمکي کرده و برام
راي بدهيد ....................................نانا

حلقه ملکوت


با اين که من به اين آسوني ها چيزي را
بر نمي تابم !!!!!!!!!

ولي زياد بدم نيامد که بالاخره مرا کشف
کرده و قاطي گند و گه هاي باقي کردند......نانا


نيک آهنگ کوثر


بابا ولمون کنين ...ولمون کنين ....ولمون
کنين ......ولمو........................نانا


کلاشينکوف ديجيتال !!!!


والله داشتم با خانم فاطمه رجبي عکس ميگرفتم
و هي ميمالوندمش !!!! که حوصله اش سر رفت
و گفت :
- بابا برو خودتو کانديد وبلاگ نويسي کن دست از
سرمون بردار
که به حول و قوه باه حسين مادرجنده درخشان !!!
وارد عمل شدم ......................نانا

سبيل طلا

اوخ جون ....من انتخاب شدم من انتخاب شدم
من انتخاب شدم من ان.....................نانا


احساسات انتخاب شدگان دول چه حسين مادر
جنده درخشان براي انتخاب شدن غير منتظره !!!!!!



آق بهمن

والله به قمر بني هاشم اگه من خبر داشتم يهوئي
ديدم اسمم ور جسته بالا ......................نانا
Monday, October 23, 2006

ورجاوند عزيز

برايت دو بيتي از حافظ دارم :


تا بدامن ننشيند ز نسيمش گردي
سيل خيز از نظرم رهگذري نيست که نيست

مصلحت نيست که از پرده برون افتد راز
ورنه در مجلس رندان خبري نيست که نيست .


شما هم ت بفرمائيد ................نانا
Saturday, October 21, 2006


ورجاوند گرامي

با پوزش از تاخير پاسخ نظر به اين که نميدانم
ن خواسته اي يا س از هر يک شعري از حافظ
برايت مينويسم :


سحر ز هاتف غيبم رسيد مژده بگوش
که دور شاه شجاعست مي دلير بنوش

و

نيکي پير مغان بين که چو ما بد مستان
هرچه کرديم بچشم کرمش زيبا بود .


د يا ش يا هر دو را لطف بفرمائيد ......نانا
Wednesday, October 18, 2006
بسيار خوب دوستان گرامي

براي جلب توجه الاغاني از جنس حسن آقاي ابله
اين پستي را که هفت ماه پيش به عنوان اخطاري
بر کثافت کاريهاي هاله برايش مانند انسان نوشتم
جلب ميکنم .

و ميگويم او و هر کسي که با او حتي سعي در
نزديکي کند به گه خواهم کشيد و حرمتش را در
کون الاغ فرو خواهم کرد
اين مطلب را بخوانيد تا دستتان بيايد که چه همه
راجع به اين مثلث گه جدي هستم ..........نانا




نقدي بر هاله سرزمين آفتاب بدون توهين


خانم هاله به من گوش کن ببين چه ميگويم اگر به تمامي ماجراهائيکه باعث انتقاد تند و تيز و تمسخر تو از طرف من شد کمي تعمق کني و تلاش براي درکش کني به سادگي ميتواني رگه اصلي آنرا که نتيجه سخنان و اعمال شخصي تو است در آن يافته و حداقل در نهان خود-انتقاد از خود کني .همان گونه که قبلتر گفته ام هيچ چيز از ياد من نميرود هيچ يک ازاعمالي که شماياني که ميشناسم کرده ايد و سخناني که گفته ايداز خاطر من نرفته اين ذهن من که هديه ايست از طرف طبيعت به من يکي از اصلي ترين استعدادهاي من است بي برو برگرد
هنگامي که با قصد قبلي و کاملا آگاهانه با مهشيد راستي درگير شدم صادقانه برايت بگويم ماهها بود که او را زير نظر داشتم و براي فتنه هائيکه در وبلاگستان برپا ميکرد و هردودش با بخشي از دخترانش براي برسر بيچاره مظلومي که سخني به حق يا ناحق زده و با ايجاد فضائي مثلني ترسناک براي وبلاگ نويسان ديگر و به بهانه يک زن فعال اجتماعي !!!! فمنيست غوغاهائي که برپا ميکرد در سکوت نگاه ميکردم به دنبال يافتن منطقي در اعمالش بودم با شروع برخوردم با او تو به وبلاگ او رفته و بارها چيزهائي سرپوشيده همانند زنان زبون و ترسوي حرامسراهاي ناصرالدين شاهي گفتي که چون هدفم کوبيدن سر مار بود با مارمولک ها آن زمان کار زيادي نداشتم
بالاخره فضولي و يا به روايت خودت اظهار نظر !!!! را که به شکل غير عادلانه به کار ميگرفتي باعث شد که با تو هم درگير شوم هرگز مستقيم با من روبرو نشدي ولي از هيچ کاري هم براي کوبيدنمن فرو گذار نکردي !!!!


برايت ماجرائي را مينويسم که احتمالا بسياري از دوستانت حتي منظورترا درنيافتند ولي من از آنجائي که دقتم و ذهنم بسيار فعال است حتي بعد از گذشتن ساليان يادم ماند و براي خود تحليلش کردم و اکنون برايت مينويسمش.


همانطور که از همه بهتر ميداني من بدون اين که بدانم و يا اساسا برايم اهميتي داشته باشد به پاگنده به دليل نوشته هايش علاقمند شدم وکاملا رک و راست اعلامش کردم بي قصد و نظر بودن مرا نسبت به او حتي براي ايجاد رابطه اي وراي رابطه وبلاگي ميتواني از همين اهميت ندادن من به متاهل بودن او بفهمي زيرا اگر من ميخواستم با مردي لاس خشگه يا تر بزنم خوب قاعدتا بايدابتدا ميفهميدم که اين مرد متاهل است يا مجرد تا بعد اقدامي کنم مگر نه ؟ولي به قدري من از اين ماجراها دور بودم که حتي به فکرم هم مهم بودن اين فاکتور خطور نکرد!!!!!!!خوب اين ماجرا باعث حسادت زن زندگي او شد و کمر به مقابله با م بي خبر گرفت و در اين رابطه همه شما با هم دايره اي خاله زنکي به وجود آورده و از هر راهي که ميتوانستيد به خيال خود به من ضربه زديد .


روزي که تو پستي راجع به پرنسس دايانا و کاميلا و پرنس چارلز نوشتي خاطرت هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آن زمان دايانا هنوز نمرده بود و تو با گذاردن عکسي از دايانا و عکسي ازکاميلا نوشتي کدام مرد احمقي زني به اين جواني و زيبائي را ميگذارد و به اين پيرزن عوضي عاشق ميشود !!!!!!و به دنبال اين پست تو تمامي زنان لنگه خودت به وبلاگت آمده و بخشي از آنان کاملا معصومانه اظهار نظر کردند ولي بخشي که چون خودت بودندو ميدانستند شروع به اه و پيف به کاميلا و مسخره کردن او و حرفهاي بودار کردند من آن زمان به قدري از اين مسائل دور بودم که نفهميدم چرا تو اين کاررا کرده اي ولي با گذشت زمان و روشن شدن مسائل روزي که به همه چيز فکر ميکردم خاطرم آمد و پازل ها برايم در جاهاي خود قرار گرفت


يعني تو مني را که حتي نميدانستم که پاگنده زني دارد و اهميتي هم برايم نداشت چون من که نميخواستم با پاگنده ازدواج کنم و يا به رختخوا ببروم که اين گونه مسائل برايم مهم باشد !!!!!!! انساني بود که حرفهاي جالبي از نظر من ميزد و من تشويقش ميکردم که بيشتر بنويسد و به ميان ما امده و از فکرش برايمان بگويد همين و بس - از ظن خود کاميلا و زن او را دايانا و خود او را پرنس چارلز معرفي کردي و مجلسي خاله زنکي دقيقا به شکل حرامسراهاي ناصرالدين شاهي بر پا کردي .تمامي اين گونه اعمال تو که تا همين اکنون ادامه دارد و برايش مثال هم دارم باعث درگير شدن من با تو است از کارهائي که همين اکنون کردي يکي با نمک بودي !!که براي اسد گذاردي و سپس هي به وبلاگ نيک آهنگ رفته از او خايه مالي کردن بود !!!!!!يکي رفتن به وبلاگ غربت نوشته هاي ربل بود که سعي کردي سخني ازاو را به دشمنيت با من ربط بدهي که در دهانت زد و نوشت :
خواهش ميکنم مطلب مرا شخصي نکنيد !!!!! روي سخن ربل با تو بود هاله خانم
و همچين رفتن مداومت به وبلاگ کساني که به نوعي مثبت يا منفي من با انان درگير هستم و زدن حرفهاي متملقانه و چاپلوسانه و سعي در نشاندادن دوستي خودت با آنان ميکني


من براي تو کاملا اين حق را به رسميت ميشناسم که هرکجا ميخواهي بروي و هر سخني که ميخواهي بگوئي ولي يادت باشد اين حق را براي خودم هم قائلم که هر بلائي که ميخواهم برسر امثال تو بياورم
تو با گفتن(( بعضي ها خود سزاي خود هستند )) که انگاري تنها توجيهي است که براي اعمال خود ميکني نميتواني از زير بار مسئوليت زدن حرفهاو اعمال خود فرار کني بالاخره جائي يکي يقه ات را خواهد چسبيد


به تو براي بار آخر مانند هموطني توصيه ميکنم دست از اين بازي خاله زنکبازي برداري و هر کاري که ميکني و هر چيزي که مينويسي براي همان کار و همان نوشته باشد از عشقت بگوي از دخترت بگوي از سگت بگوي از محيطت بگو از نظرت راجع به ايران بگوي با دوستانت مباحثه کن خلاصه که هر کاري که عشقت ميکشد بکن ولي انتقام گيري از مرا بن کل فراموش کن زيرا تو بسيار بسيار بسيار کوچکتر از آن هستي که حتي بتواني با گرد نشسته روي کفش من رقابتي کني زيرا اين گرد نشسته بر روي کفش من از راه هائي که من رفته ام سخن دارد و اين راه ها حتي تصورش در مخيله تو نميگنجد به سخنانم گوش کن که بد نخواهي ديد . نانا


و اما مرحبا به شما مردم ايران خيلي خوش آمديد و
ما را سر فراز کرديد
فعلني براي شما هم يک عدد گل ميگذارم تا ببينم
چند مرده حلاجيد که به شما تصاويري از زيبا رويان
تا ....حشرات موذي تقديم کنم
بستگي به چقدر از مردم ايران بودنتان دارد !!!!!

و اما نظر به اين شعر بسيار زيبا که گذارديد لازم و
ضروري ديدم که به شما از مولانا پاسخ بدهم .
جانم برايتان بگويد که مولانا ميگويد :



روزي خوشست رويت از نور روز خوشتر
باده نکوست ليکن ساقي ز مي نکوتر

هر بسته اي که باشد امروز بر گشايد
دل در مراد پيچد چون باز در کبوتر

هر بيدلي ز دلبر انصاف خود بيابد
هرتشنه اي نشيند بر آب حوض کوثر

هر دم دهد بت من نو ساغري بساقي
کامروز بزم عامست اين را بعاشقان بر

يک ساغر لطيفي کز غايت لطيفي
گوئي همه شرابست خود نيست هيچ ساغر .



بعله ....شما هم يک عدد ررررررر بفرمائيد اگر دلتان خواست
البته !!!!!!!!!! نانا



عرضم به حضور ورجاوند گرامي

گفتم محض تنوع برايت يک دسته گل لاي لک بگذارم
نام فارسي اين گل يادم رفته با عرض معذرت از اين
گل
و اما اين حافظ بزرگ ميفرمايد :

دل چو از پير خرد نقل معاني ميکرد
عشق ميگفت بشرح آنچه برو مشگل بود

شما هم د بفرمائيد ........نانا
Tuesday, October 17, 2006


ورجاوند عزيز


باز هم حافظ :

وصل تو اجل راز سرم دور هميداشت
از دولت هجر تو کنون دور نماندست .


بازم يک عدد ت مانند توت بفرمائيد .....نانا

سيده مادرجنده هاله حشري به تن رستم بدبخت کمر بند عفت بسته !!!!!!



فعلني شاد باشيد تا ببينم ...............نانا

انتقام !!!


روري به هاله خيانت ميکند
نشمه روري ...........نانا

نو رسيده سيده هاله و رستم
سيده توله سگ کوچولو با حجاب اسلامي ................نانا





درست عينهون يه جاکش براي يک جنده خالي کوبي ميمونه بي هيچ کم و زياد ........................نانا

معلوم نيست کي تو صورتش گوزيده
که کلاه گيسش سيخ واستاده ؟؟؟؟نانا


مژده .....مژده


مسعود مادرجنده بهنود از حسين مادرجنده
درخشان سه قلو حامله است !!!!!

الهي که به سوز سينه فاطمه جنده هر سه
کودکتان دختر باشند
يکي ميشود خورشيد صنم دماغ
يکي سوفياي کس پيشوني
يکي گلناز گيتار به ديوار

و همگي رهبران آتي زنان فاحشه اسلامي ايران
نام خواهند گرفت .......راستي مسعود ويارت چيه ؟؟؟؟؟؟نانا

مه پاره شناگر کچل در آب هاي مرداب انزلي ......نانا





و اما دوستان گرامي از آن جائي که دست من کوتاه
و تکه هاي گه بر نخيل هستند !!!!!!!

اين عکس را که از آخرين روزهاي بکن بکن در ايران
براي خورشيد مادرجنده مهيا شده بوده برايتان
ميگذارم ولي تفسير لازم و ضروري است !!!!!!

عرضم به حضورتان که به دليل در اين عکس بودن هم
درخشان مادرجنده و هم خورشيد صنم دماغ مادرجنده تر
بايد اين گروه را لمپنان دار و دسته اميد ميلاني فرض کرده و
بروم سر باقي تحليل

جانم برايتان بگويد در اين عکس سه فقره جنده اسلامي
مشاهده ميشوند که به عبارتي ميکنند :

صنم دماغ جنده
سوفياي جنده
گلناز جنده (‌گيتار به ديوار!!!!!)

و باقي فقره ها همگي يک آلت رجوليت دارند که مثنلي مرد
هستند
و اما اين هفته آخر سرشلوغي صنم دماغ و سوفيا و گلناز
برايشان ميکند به
عبارت
هر يک جنده اي شش لمپن

بيست و يکنفر هستند سه فقره کم کنيد ميشود هجده فقره
خر نر
که به عبارتي به هر خر ماده شش خر نر ميرسد و
باز هم ثابت ميکند که اينان مردم ايران نيستند

زيرا اکنون براي مردم باشرف ايران ميکند بعبارتي نسبت معکوس
زن و مرد در بين اين لمپنان مادرجنده ....................نانا