نانا جان، شنیده ام که در آمریکا مردم زیاد تراپی می کنند و اصلا امر بدی نیست. با نگاهی که به هر دو وبلاگت داشته ام این چند وقته به نظرم رسید که بد نیست پیش یک تراپیست بروی. اگر حمل بر بی ادبی نمی شد می گفتم که از نوشته هایت اینطور به نظر می آید که دیوانه ای. البته دیوانگی لزوما هم بد نیست. اما گاهی آدم را آزار می دهد و به نظر می آید خودت را بسیار آزار می دهی و نتیجه ای هم ندارد جز اینکه مضحکه خاص و عام شوی.

ببين مادرجنده که ريدم به دوستي مثل تو البته مستقيم
در دهانت
برايت در اون يکي وبلاگم از قول شاملو شعري نوشته ام
برو با دقت بخونش که تو مادرجنده از همان جذامياني
هستي که قلبت در کيسه فتق يا تخمدانت است !
ابدا فرقي ندارد کدام باشد
تو از همان چرکابه ها و خاکشي در رگ ها هستي
ميگي نه ؟
برو خونت را بده آزمايش تا صحتش بر تو ثابت گردد ....نانا

همین دیروز جواب آزمایش خونم را گرفتم و مشکلی نداشتم. شما هم اگر توانش را دارید در دهان من برینید. متاسفانه شما به جز هارت و پورت در وبلاگی که چند نفر بیشتر نمی خوانند، آن هم برای خندیدن به ریشتان، هیچ کار دیگری نمی توانید بکنید، حتی در حد ریدن. فقط می توانید بال بال بزنید در این دو وبلاگ و خزعبلات بگویید و دیوانگی خود را بیشتر به همه اعلام کنید. به نظر من به جای بال بال زدن و نوشتن این مطالب و مضحکه کردن خودتان، بهتر است که پیش روانپزشک بروید. نمی خواهید بروید هم خب نروید. به جایش به فلان ننه اتان بخندید. ما هم به ریش شما می خندیم که اینقدر احمق و نادان و مسخره و دیوانه هستید. به هر حال من این چند وقت که وبلاگ شما را خوانده ام همه اش شما را در حال بال بال زدن و به خود پیچیدن و ریدن تصور کرده ام. مخصوصا که ظاهرا فتیش ان هم دارید و مرتب عکس ان می گذارید.

بسيار خوب دوست مادرجنده ام

من هم ديوونه هستم و هم هرچي که تو بگي قبول ميکنم
ولي همينطوري با ديوونه بازي و دو سه تا خواننده دهن هرکي
از رفقات است را تا حال سرويس کرده ام يعني گائيده ام به
زبان ديوانه ها
حالا که خودم اقرار کردم برو در کونت را بگير که پارگيش بد
جوري داره همتون رو ميسوزونه مگه نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نانا

ببخشید می توانم بپرسم دهن چه کسی را تا حالا گائیده اید؟ ما که جز واق واق از شما چیزی نشنیدیم و ندیدیم!