روابط عمومی نانا
هرچه میخواهد دل تنگت بگو
Thursday, September 14, 2006
دوست گرامي اس

ابتدا بگذاريد به شکل رسمي از شما به دليل توهينم
عذر خواهي کنم
تا متوجه شويد که من از معذرت خواستن ابدا نميترسم

تند گفتن بخشي از استايل من است که اگر نگويم خراب
ميشود .
ورنه من که ميدانم شما مادرجنده نيستيد و يا الاغ نيستيد
همچين دوست دارم يه قري وسطهاي نوشته ام با اين زبان
علويه خانمي بدم همين .
استايلمه و دوستش هم دارم هر وقت مينويسم کيف هم
ميکنم

بسکه دروغ و دونگ و قربونت برم و ميميرم براتو و قابلي
نداره بقال ها و ميوه فروش هاي غالتاق حالمو خراب ميکنه

ميخوام دروغ نگم احساس حقيقي خودم را بيان کنم من وقتي
که ميگم مثلني انتر انتري نژاد ها ......حقيقتا اين مرد را جز
انتري که يک ملت را با سخره گرفته و از اين موضوع خوشحال
است نمي بينم
و اين انتر خواندن او در حقيقت سايه اي است از آنچه در سر
من راجع به اينان ميگذرد که بيانش ميکنم و در مورد باقي شماها
هم به همان ملموسي افکارم بيانش ميکنم

اون لحظه دلم خواست که بهت بگم توي مادرجنده !!!! الان اين
نظر را بهت ندارم
بي پرده بگم يک کمي الاغ هستي
ولي مادرجنده احتمالا نيستي
به يه کمي الاغيت از سخنانت پي بردم ولي عيبي اساسي نيست
اگر که وايد انگلد کني چشمهايت را
از دستش خلاص ميشي به همين راحتي


در مورد اسپرم هم والله از آن جائي که من پزشک نيستم به شکل
چيزي که ديده ام و بو کرده ام ميتوانم نظر بدهم بخصوص که تا
وقتي که يادم ميايد همه ميگفتند اسپرم

به جان مامانم هم ابدا حوصله رفتن به دنبال ياد گيري اين يک قلم
که مستقيما از لوله کشي آلت رجوليت مردان بيرون ميايد نداشتم

فکر کردم با خودم که آزار اين يک قلم به زنان به اندازه اي ميرسد
که اگر حتي ندانند که بيولوژيش چي است هم از غصه نمرده اند
و اين يک گلدسته و دو گنبد را تحقيقاتش را در پيش نگرفتم

دروغ که نميتوانم بگويم ...............همون چيزي که بيرون مياد
را من ميگم اسپرم مگه من دکترم که براي کسي بشکافم که
نميدانم زنگ ندارد اسيد دارد سولفورش کم است به من چه ؟؟؟؟؟؟نانا
2 Comments:
Anonymous Anonymous said...
خانوم نانا صبح اول صبحی نوشته شما رو خوندم. از عذر خواهی شما متشکرم ولی فحشهای شما اهمیت زیادی نداشت و فقط باعث تاسف بود و نه توهین. این که رک گویی استیل شماست چیز بدی نیست. خیلی ها در نوشته هایشان رک میگویند و احترام خودشان را نگه میدارند و تاکید میکنم به کلمه خودشان. اینکه شما بعد از دو روز متوجه شدید من مادر جنده یا الاغ نیستم جای تعجب ندارد. بعضی ها یک مقدار طول میکشد چیزی را بفهمند. به حال من هیچ فرقی ندارد که نظر شما از مادر جنده بودن من برگشته چون احترام رفته شده هنوز جایگزین نشده. معذرت خواهی همیشه آسانتر است از کسب چیزی که سلب شده. اگر شما همچنان فکر میکنید من الاغم نیز مشکل به خصوصی رو برای من پیش نمیاره.اگر به قول شما ندانستن من از مسائل ایران و حرف زدن از آنها من را در چشم شما الاغ نشان میدهد حرف زدن غلط شما در مورد مسائل پزشکی که ظاهرا در مورد آنها هیچی نمیدانید و فهم شما از آنها هم سطح دانشجوی سال اول دانشگاه هم نیست نشان دهنده چیزی نیست جز خریتی که من را به آن متحم میکنید. اگر از بیولوژی سال اول دانشگاه و محیط آکادمیکی که در آن کار میکنید یادتان بیاید اسپرم همان موجود کله گنده ای هستش که یک دمب برای شنا داره و اگه شما فکر میکنید که این رو بدون میکروسکوپ میشه دید باید گفت تبارک الله به چشمهای نخودی شما و لتز کلوز آل آزمایشگاهای پزشکی. اگر هم یک ثانیه به مغزتون که انباشته است از اطلاعات در مورد مسائل ایران و بقیه دنیا رجوع می کردید شاید یادتان می افتاد که شنیده اید فلانی تعداد اسپرمهاش کمه و بچه دار نمیشه. این یعنی اسپرم رو میشه شمرد و این فلانی با این که به قول خودتون از گل دسته اش چیزهایی فوران میکنه فاقد اسپرم میباشد. به جان همان مامانتان که خودتان قسم خوردید و گفتید "حوصله رفتن به دنبال ياد گيري اين يک قلم
که مستقيما از لوله کشي آلت رجوليت مردان بيرون ميايد نداشتم" اگر حوصله تحقیق در مورد چیزی را ندارید از آن حرف نزنید. اینجاست که باید بگویم بر خلاف اون چیزی که در نوشته اولتون برای من نوشتید که من اطلاعات غلط میدهم این شمایید که بر اطلاعات غلط خود پا فشاری میکنید. شما که سر همین یه موضوع که من به خانوم هدیه خرده گرفته بودم وارد بحث شدید شاید بهتر ببینید که قضاوت شما آنچنان هم به جا نبود. خرده ای که من به خانوم هدیه گرفته بودم دقیقا این بود که دختر حسابی مگه اسپرم هم بو داره؟ و اینکه تو اصلا میدونی داری در مورد چی حرف میزنی؟ و همان طور که شما به من میگید که از چیزهایی که نمیدونم حرف نزنم من هم به ایشون همین تذکر را دادم. اگر من واید انگل چشمهایم را باید راه بندازم تا از دست خریتم نجات پیدا کنم باید بگم که من برای کوتاه شدن گوشهای شما نسخه خاصی رو تجویز نمیکنم به جز شورت انگل کردن ماهیچه های فک پایینتان و اوپن کردن گوشهایتان تا شاید بتوانید کمتر بگویید و چند کلمه بیشتر از اونچه میدونید بشنوید. این که یه جمله یا حرف من شما را کیشمیشی یا مویزی یا هویجی میکند به من ربط به خصوصی ندارد. این احساسات شماست و منم روانپزشک نیستم که از احساساتتان برای من میگویید. شما شاید الاغ بودن را از لابلای حرفهای من ببینید ولی من مغلطه کردن را به وضوح در حرفهای شما و جنگولک بازیها و بازی با کلمات شما میبینم. شما میگویید خسته اید از دروغ گفتن و قربونت برم گفتنها و من میگویم من هم همیشه رک حرف زده ام و به غیر از عزیزانم به کسی قربونت برم نمیگم ولی خوب که چی؟ آیا منظورتون اینه که وقتی دهن باز میکنید سنبه رو پر زور می آیید که مبادا کسی در صداقت شما شک کند و فکر کند شما دارید چاپلوسی و به قول معروف پاچه خواری میکنید؟ من محیط کاری شما را نمیدانم ولی فکر میکنم اگر شما در بیمارستانی باشید کمتر بشنوید که دکتری به مریضش یا به دستیارانش بگوید "ها ...د...فاک...آر...یو...تو دی.. و این محیط کاری من هستش که کمتر این لغات به کار برده میشه. شما هم اگر مریض باشید فکر کنم همون یه خرده کیشمیشی بشوید به قول خودتان اگر دکترتان بهتون بگه فاک یو نیید سرجری! اند ویچ مادر فاکر ایز یور سپشیالیست؟

Anonymous Anonymous said...
این لینک رو براتون گذاشتم. تا حالا شما اینو به چشم دیدین؟
http://www.shef.ac.uk/aps/mbiolsci/jim/sperm.329x214.jpg