ورجاوند عزيزم
من و تو عين دو نفري که شطرنج بازي ميکنند کاري به حرفانداريم و داريم با هم ديگه مهره ها مون رو بدون حرف هي جابجا ميکنيم مگه نه ؟
و اما برايت يک شعر از حافظ عزيز براي تغيير ذائقه اين بار!!!!
دامني گر چاک شد در عالم رندي چه باک
جامه در نيکنامي نيز مي بايد دريد
يک عدد - د - بفرمائيد و کمي هم جمال سوفيا لورن را عشقکرده و عليرغم زني نره خر بودن !!!! زنانگي کامل را در او مشاهد و هاي هاي به حال شوهر عشرت شايق اشگ تاسف و ندامت بريزيد اون ديگه چه بدبختيه !!!!!!!!!!!!!!! نانا
دماغم خشک و بختم واژگون و قسمتم رسوا
فلک بی مهر و من کم طاقت و معشوقه بی پروا
نمیدانم چسان گردد سرانجام من شیدا
ملامت یک طرف غم یک طرف من در میان تنها