روابط عمومی نانا
هرچه میخواهد دل تنگت بگو
Wednesday, June 28, 2006
و اما پيامي براي کلنگ مادرجنده کوني
بسيار خوب چرا خفه خون گرفتي مادرقحبه قرمساق چي شد ؟ چرا ديگه از کون نيک آهنگ کوثر نميخوري مادرقحبه ؟چي شد کلنگت رو براش از رو بسته بودي ننه ان مادرجنده ديدي کلنگ رو تو کونت فرو کردم ؟ديدي از ترس کونت اون پست راجع به نيک آهنگ را پاک کردي مادرقحبه مرد حمام زنونه
تازه مادرجنده ها همگي تون بي خبريد که به اين نجارمخصوص پول دادم اين درخت رو حسابي براتون آماده کنه که تو کون يک به يک شما کونده ها جوري فرو کنم که تمامي وجودتون بشه يه سوراخ کون که واقعا هستيد
قبارک الله العظم آلت الرجوليت و المهيا والکون ال کونيان صل آلي محمد هفنر تف به قبر باباي خميني .آمين
.دوستان شاد باشيد . نانا
8 Comments:
شاید بپرسی به چه دلیل به این نتیجه رسیده‌ام؟
به چند دلیل بسیار ساده و اون اینکه تمام این کسانی رو که تو مچ پاشون رو می‌گیری یک روزی خایه هاشون رو می‌مالیدی و بدجوری هم می‌مالیدی.
حالا یا اینکه خیلی در شناخت انسان‌ها از کون گیج هستی و اول کعبه تو میشن و بعد از مدتی چون از رفتارشون مایوس می شی مچ پاشون رو می گیری یا اینکه خودت هم عضوی از همین تیم هستی و این بازی ها را برای بازار گرمی راه می‌اندازی!
آیا فکر می‌کنی یادمون رفته چطوری هر روز و هر شب کس شعری در وصف همین آقایون می‌نوشتی
آخه مگه تو کرم داری!؟ یا بیکاری که هر روزی مچ پای یکی رو می‌گیری!؟
البته اگه فردا هم مچ پای منو نگیری، که البته اون هم به تخم چپم؟
بابا يعني تو هم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مرد مومن مگه نگفتم سه سال است که من با اينان ميروم
و ميگذارم که فکر کنند با اين بازهاي قايم باشک ده نه نه
شمسي !!!! مثلني مرا خورده اند و من شده ام کنيز
عاشق دلخسته يکيشان !!!!! که اينان مرا مثلني بالا و
پائين ميکنند !!!!!!!
رفتم با رنج و زحمت بي حد و اندازه برايتان معماي اين
گه گنده را که همه فکر ميکرديد مرموز است !!!!!!!!
و خودش هم تصور ميکرد که براي همه شناختنش غير
ممکن است !!!!!!!!!
زيرا او بسيار دانا !!!!!!!! است
حل کردم و باز کردم به گونه اي که صد رحمت به کون هاي
آش و لاششان !!!!
خوب من ماتاهاري شماها ... در قلب دشمن هستم کجاي
کاري ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تازه تو اومدي براي من ميگوئي که چرا خايه هايشان را ماليدم
به به به به تو که اين همه دير ميگيري دائي جان عزيزم !!!!!
بابا جان به لانه کثيف ترين و مامور ترين و قديمي ترين وبلاگ
نويسان خائن به اين مرز و بوم آب که چي بگم ؟ بنزين ريخته
تنها منتظر يک کبريت هستم
اونوقت تو ميائي و اين حرفها را ميزني ؟
باهاشون رفتم و رفتم و رفتم و نيگا نيگاشون کردم تا درست
زمان موعود دست خود را رو کردم و به گه کشاندمشان اساسي
ولي براي اين که جاي شکي باقي نماند حقيقتا تا زماني که
برايم ايميل اين که مرا نميخواند ننوشته بود
تصور ميکردم اين بيگناه ساده اي است !!!!!!!!!!!! که در دام
مشتي کونده و لجاره و مامور افتاده
باور کن گاهي دلم هم برايش ميسوخت از نوشته هايم راجع
به او و تشويق او به پريدن و در رفتن معلوم است مگر نه ؟
نگو که من سردسته کونيان را که باعث کون دادن باقي اوست!!!
عوضي اشتباهي گرفته ام به ولاي خودت
نگو که باقي توسط اوست که هدايت ميشوند
ميگي چطوري ؟
برات ميگم
همين خورشيد را نيگا کن که از فلوريدا به تهران حمايت خود را
از رهبر کونده خود يعني بزرگ کونيان سر دسته نفس نفس زنان
رسيده و اعلام کرده !!!!!!!!
و الباقي
حسن آقا جان دوره شان تمام شد برو يه شراب باز کن و بخور که
برايتان افشاگري ها زيادي دارم که يک به يک با فکت و فيگور
توي کله هاشان کوبيده و رسوا ترينشان کنم
شما وبلاگ نويسان مستقل با خيال راحت کار خود را بکنيد چون
من به قدري به اينان خواهم ريد که حتي خودشان هم ديگر
جرات باز کردن وبلاگ خود جز براي فرستادن پيام هاي کون کونک
بازي زير پل مثلني سيد خندان و شوکا و اينان نکنند گارانتي . نانا