روابط عمومی نانا
هرچه میخواهد دل تنگت بگو
Monday, June 05, 2006
خوش به حالت !!!!!!


ببين سولوژون جون
ميخوام با احترام کمي آخرين پستت رو بشکافم

مقداري در باب اهميت وبلاگستان نوشته اي و امکان هر صدائي که
خوب قاعدتا بايد خودمان بدانيم زيرا وبلاگ مينويسيم !!!!

سپس به اهميت صداي زنانه و ذهن زنانه پرداخته اي که در اين دنياي
ادب مردانه بايد به گوش رسد و سپس از وبلاگ هاي زنانه نام برده اي

من همه اين گروه را نميشناسم ولي ميخواهم از تو سئوال کنم که
وبلاگ خورشيد خانم و يا نوشي و جوجه هايش و يا لنيوم که صرفا
زنانه و ذهن زنانه هستند هرگاه سر مسائل حياتي و تبليغي براي
بقاي اين رژيم ميرسيد ناگهان هر يک تبديل به مفسري سياسي و
صاحب نظر ميشد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سپس راجع به پيش کسوتان نوشته اي که جانم برايت بگويد من معتقدم
بيشتر پيش کسوتان وبلاگ نويس از وزرات اطلاعات رژيم بوده اند !!!!

مگر سرمايه داري حرامزاده و جذامي رژيم ايران دولتي نبود ؟
مگر تکنولوژي ابتدا به دست اين مادرجندگان و سپس دست دوم اگر
ميلشان ميکشيد به ميان مردم نميامد ؟
مگر وزارت اطلاعات اين رژيم مخوفترين بين مخوف ها نيست ؟

خوب اينان به دليل مطرح شدن پديده اي به نام وبلاگ نويسي در
سراسر جهان خودشان اول دست به کار شدند و وارد ميدان بازي

خوب مگر زنان طبقه متوسط ايران تنها گروهي نبودند که از روز نخست
با اين جانيان با ماليدن اون يه لايه ماتيک با خون دل و مبارزه سانتي متري
براي بالاتر بردن روسري همواره به مبارزه مشغول بودند ؟

پس يکي از تمرکزهاي اساسي پليس مخفي رژيم به روي زنان بايد باشد
پس انجمن و کانون و دسته خر...به وجود مياوريم
و ميگذاريم زنان کمي بخار پس بدهند
ولي خودمان از زير ميدهيم صورت کارمان را !!!!!!!!

خوب اين زبل هاي وزارت اطلات که وقت وبلاگ نويسي ندارند بس که کار
سرکوب آزادخواهان را دارند
پس يه مشت الاغ مثل خورشيد خانم رو ميگيريم بنويسه خودمون بهش
سر نخ ميديم

در خاتمه هم که راجع به زنان وبلاگ نويس لزبين نوشته اي که به جان خودت
از قهقهه خنده گوزي هم از من خارج شد !!!!!!!

ابدا فکر نميکردم اين همه تو کمي خر باشي ؟

يعني تو ميخواهي به من بگوئي که باور کرده اي که اينان واقعني لزبين
هستند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بابا جان من اينان از آن زنان اندروني جاکشان اسلامي ايران از قم هستند
که اينک با نفوذ پدران جاکش و قرمساقشان براي مفت خوري و بازي بازي
در تنکه هاي يکديگر و تبليغ براي رژيم به کانادا مثلني فرستاده شده اند

اينان هم با مرد هستند و هم زن اينان اساسا دو جنسيتي به دنيا ميايند
و بنا به موقعيت اين هستند يا آن !!!!!!
اينان را چه به زن لزبيني که ژنتيکي اين گونه به دنيا ميايد و ميلي به مردان
ندارد و از زنان خوشش ميايد !!!!!!!

براي دليل هم به تو پيشنهاد ميکنم :
به وبلاگ سبيل طلا و فرنگو پليس سري بزن و مواضع سفت و سخت اين
دو را بر دفاع از رژيم ايران به هر زباني که ميخواهي درياب

و اگر هنوز هم قانع نشده باشي من ميگويم تو خر به دنيا آمده اي و گاو
از دنيا خواهي رفت ......خوش به حالت !!!!!!!!!!! نانا
10 Comments:
Anonymous Anonymous said...
چرا باید به صورت ملتی تف کرد که در سخت ترین شرایط اقتصادی فرهنگی سیاسی زندگی کرده است؟ و چرا آن تف را باید کسی به صورت این ملت بیاندازد که خود نیز زنده ماندن را انتخاب کرده است ولی خوب نه به صورت تحمل نکبت. بلکه فرار از محیط نکبت.

ناشناس عزيزم

حق داري ...خشمگين شده بودم ميروم آن پست را ديليت کنم
ميدوني عينهون يه مادري هستم که حرص ميخورم از اين که
بچه ام مثلني درس نميخونه و چون فقر و بيچارگي او را در آينده
به روشني ميبينم به او فحش ميدهم !!!!!!!!

نه نبايد مردم ايران را ابدا قضاوت کرد چون در همان تله اي که
مادرجندگان اسلامي بيست و هفت سال است که مردم را
با آن شستشوي مغزي ميدهند که يعني اگه ما بالا سرتون
هستيم با چماق واسه اينه که شماها لايق بيشتر از ما
نيستيد !!!!!! افتاد

ولي اينجا بگذار براي تو دوست عزيز راجع به انتخاب زنده ماندن
من شايد بتوانم بگويم که با روحيه اي که من دارم مرگم به دست
اينان قطعي بود در صورت ماندن در ايران
من هر دو باري که به ايران رفتم بارها با خدمه حشمه اينان درگير
شدم
درگيري هائي که گاها بالا کشيد !!!

ولي اگر چه شرايط اين بود من براي زنده ماندن از ايران نرفتم من
باور کني يا نه ؟ براي فرار از بوي بد از ايران بيرون آمدم پريود !

من دماغي به شدت حساس دارم که به محض شنيدن بوي گند
بلافاصله تمامي تمرکز فکري و ذهني مرا بر هم ميزند و در
مورد رژيم مادرجندگان اسلامي اين بوي گند هم به شکل رئال
وجود داشت هم سمبليک به ولاي نينا ريچي !!!!!!!!

از بوي گند رئالشون فرار کردم نه براي زنده ماندن !!!!!!! خيلي
فرق ميکنه ها نازنين !!!!!!!!!!!!! نانا

Anonymous Anonymous said...
می خواستم قهر کنم و دیگه نیام اینجا . به هرحال ممنون

Blogger ملا حسنی said...
نانا
این چه عکسی بود که برای ما گذاشته بودی؟؟
اصلا تو تو یکی آدم نمیشی
ملا جماعت زن چاق و تپل دوست دارند نه لاغر و مردنی
این خانومه را که عکسش رو گذاشتی اینقدر لاغره که دماغش را بگیری ممکن است خفه بشه
من خودم یه روز یه عکسی برات میفرستم
حالا سرم شلوغه
فعلا خداحافظ

Anonymous Anonymous said...
نانا جون
تمام این جنده هایی که تحت عنوان زنان بیوه و ستم دیده ی فیمینیست دارن وبلاگ می نویسن یه سری آدم شکم سیرن که غم در آوردن نون و آب ندارن. و گرنه امثال اون نوشی مادر قحبه اگه نونشون از بیرون نمی رسید ارواح کونش با اون دو تا بچه ی کوچیک به کس ننه ش می خندید تمام روز بشینه وبلاگ بازی کنه صد تا رفیق بگیره بعدشم بزنه به چاک!

Anonymous Anonymous said...
اینا طلاقه رو گرفتن، حق و حقوق و نون و آب هم روش... بعد از زور شکم سیری نشستن توی وبلاگاشون کس تلاوت می کنن. تو خودت کلاهت رو قاضی کن ببین اصلا برات قابل هضمه که زنی مجبور به تامین معاش باشه بعد این همه وقت بذاره توی وبلاگستان کس ببافه؟ تو باور می کنی اینا ذره ای در سختی و عذاب باشن؟ اگه تنها و بی کس و کار و مجبور به درآوردن خرج و برجن منهای دم و دستگاه کامپیوتر هزینه ی گزاف اینترنتشون از کجا تامین می شه؟ اصلا اگه کسی عین سگ جون بکنه حاضر می شه ماهی خدا تومن خرج این کارا کنه؟

Anonymous Anonymous said...
تو یه دوری بزن ببین توی این وبلاگستان خراب شده چند تا بیوه ی کوفتی هست و روز به روز داره چند تا بهشون اضافه می شه. همه هم ماشالله از شدت ناراحتی و مشکلات!!!! نشستن پشت کامپیوتر برای خلق الله کس شعر می نویسن تا به همه اماله کنن که والله بالله ما زینب ستمکش بودیم و هستیم... نمونه ش همین نوشی ننه جنده و اون سپینود از اون ننه جنده تر و زن آبی و فروغ و کبرا و سکینه و صغرا.
خوشم میاد از وقتایی که شمشیر
دموکلست رو نه روی گردن این جنده ها که توی کونشون فرو می کنی. این ننه جنده ها همین تو رو می خوان که تا زر زدن یه اردنگی حواله ی ماتحت مبارکشون کنی. واقعا که دمت گرم.

Anonymous Anonymous said...
زیاد حرف زدم ببخشید. ولی اینا فقط دارو دسته ی بیوه ها بودن. بماند مجردایی مثل گلناز و فلان و بهمان و بیسار که از شدت کپک زدگی حاضرن کس و کونشونو هم تو وبلاگستان حراج کنن فقط چون نمی تونن یا مشتریشون پیدا نمی شه افه ی فیمینیستی و ارواح کس عمه شون روشنفکری میان.

اي ناشناس عزيزم

به جان خودم از نوشته ات کيف کردم و خيال گذاشتنش به
شکل يک پست در همين وبلاگ دارم که متاسفانه به يک
دليل نامعلوم فعلا نميتونم برم پست کنم نميدونم چرا خراب
است .
به هر حال اين بلاگر که دست از بلا گيري مثل بلا روسها برداشت
فورتي و فوتي اين کار را کرده و از تو هم براي توجه و سخنان
حقت بسيار بسيار ممنون هستم



و اما اي ملا حسني به زمين گرم خورده
به ولاي ژيسکار دستن به قدري مرا خشمگين کردي که نگو و نپرس ؟

مردک آخوند تو چگونه به خود اجازه داده اي که به بريژيت باردوي آتشپاره
بگوئي که نحيف است و دماغش را بگيري ميميرد به جان مادرم کاري
کردي که برايت وقتي بلاگر درست شد يک عکسهائي ازش بذارم که
دماغتو نگرفته جان به جان آفرين تسليم کني!!! بسکه متناسب و
زيبا و رها است اين زنک فاشيست !!!!!!!

مرا روي لج ننداز که ميدوني حد و اندازه ندارم و يه وقت ديدي که يک
وبلاگ ديگر باز کردم و جز بريژيت باردو براي همه چيزي نگذاشتم و يه
وقت هم اگه زياد عصباني بشوم به شيوه بچه کوني هاي شوکا از
قبيل اميد اخ تفي ارگاسمي اطلاعاتي !!!! برايت تحليل ها آخ تفي
از کون و کپل بريژيت باردو نوشتم و گذاشتم کاملا پست مدرنيستي!!!!
که در بي سر و تهي تمامي دور و اطرافيان الاغ اميد مادرجنده ميلاني
را از کون به سر در حيرت فرو برم

با من سر بسر نگذار ملا که به سينه کوبيده و روزيت را به اين
سوپر مدل هاي بوليمي و اسهالي رجوع داده و نفرينت ميکنم که
هرگز در زندگي چشمت به نيکول اسميت نيفتد منبعد ها ........نانا

Anonymous Anonymous said...
من زیادم ناشناس نیستم ناناجون. تو منو خوب می شناسی، نوشته هام رو هم دوست داری. منتها از ترس این که نریزن توی وبلاگم چرت بگن اسمم رو ننوشتم. یه خورده ای مرور کنی توی ذهت منو فوری می شناسی. منو وزیر امور کودک و نوجوانت کرده بودی. حالا شناختی منو؟ هیسسسس. صداشو درنیار...:)